|  | 
| Shivan Foomani | 
 /باد آمد و برد واژه ها را از دفتر آبدیده ی ما
 / دیگر به سکوت شب نپیچد 
بوی غزل از جریده ی ما
 / فریاد سکوتمان بلندست در پچ پچ دیر ساله ی دشت
 /
 اسطوره ی ضجه های تلخست تاریخ ستمکشیده ی ما
 / آنسوی تبسم صبوری پژواک 
شکستن دل ماست
 / خشمی که هنوز پا فشرده است در مشت زبان بریده ی ما
 / 
آشفتگی درون ما را دریا نکند به قصه باور
 / آشوب جزیره های خونست جاری به 
خلیج دیده ی ما
 / پای آبله آمد از ره دور چاووش نسیم گل دریغا
 / پرورده ی
 سیم خار دارست آزادی نو رسیده ی ما
 / اشکی به مزار ما نیفشاند
 با آنکه هوای گریه اش بود
 / در حیرتم آسمان چه خواهد از جان به لب رسیده ی
 ما
 / آنگونه بخواب بویناکیم کآلوده ی ماست جامه ی خاک
 / ترسم تن لحظه ها
 بپوسد در سایه ی آرمیده ی ما
 / تا قمری سوگوار جنگل در حسرت نوحه ای 
بموید
 / غمباد هزار ساله گل کرد در حنجره ی سپیده ی ما
 / مهتاب هنوز غصه 
میخورد از خواب دریچه که یک شب
 / باد آمد و برد واژه ها را از دفتر آبدیده
 ی ما ... 
*******
دیدگانت خار در دل دارد اما دیدنی است
/ زخم غربت دیدگان از چشم صحرا دیدنی است
/ بی دهن چون غنچه می خندی به روی آفتاب
/ فصل عطرافشانی باغ تماشا دیدنی است
/ اشک ما هرگز نمی آید به چشم اهل خاک
/ گریه ی دریا پسند ماهیان نادیدنی است
/ پشت مژگان تر مهتاب می خواند خروس
/ بامداد شسته از باران فردا دیدنی است
/ رنگ نپذیری اگر از طیف بازیگاه نور
/ دیدنی نادیدنی نادیدنی ها دیدنی است
/ گونه ی گل آتشین شد چشم گلگشتی نماند
/ چشم خوش بینی اگر می بود دنیا دیدنی است
/ آه ... ای خون رهائی در رگ زنجیریان
/ نعره ی مستان از عشق تو رسوا دیدنی است
/ از دو سوی پل اگر یکروز روی آور شویم
/ چشم بندیهای اشک شوق آنجا دیدنی است
/ جلوه کن ای ماه در ایوان دلهای خراب
/ هم از این آئینه آن روی دل آرا دیدنی است
/ آب از تو پرتلاطم خاک از تو پر طنین
/ از تو هر نقشی که می بندم به رویا دیدنی است
/ پچ پچی با ساحل خاموش دارد از تو موج
/ می رسی در مقدمت آشوب دریا دیدنی است
/ من نه ققنوسم ولی گرد سرت پرواز من
/ با دو بال آتشین پروانه آسا دیدنی است
/ جویباری از سرشک آورده ام نازی برم
/ سرکشی هایت ولی ای سرو بالا دیدنی است
/ خار حسرت می خورم از چشم خرما رنگ تو
/ دست ما کوتاه و بر نخل تو خرما دیدنی است
/ با کسی جز با غمش شیون نمی جوشد دلم
/ در کنار دیگران تنهائی ما دیدنی است
  
*******
دیدگانت خار در دل دارد اما دیدنی است
/ زخم غربت دیدگان از چشم صحرا دیدنی است
/ بی دهن چون غنچه می خندی به روی آفتاب
/ فصل عطرافشانی باغ تماشا دیدنی است
/ اشک ما هرگز نمی آید به چشم اهل خاک
/ گریه ی دریا پسند ماهیان نادیدنی است
/ پشت مژگان تر مهتاب می خواند خروس
/ بامداد شسته از باران فردا دیدنی است
/ رنگ نپذیری اگر از طیف بازیگاه نور
/ دیدنی نادیدنی نادیدنی ها دیدنی است
/ گونه ی گل آتشین شد چشم گلگشتی نماند
/ چشم خوش بینی اگر می بود دنیا دیدنی است
/ آه ... ای خون رهائی در رگ زنجیریان
/ نعره ی مستان از عشق تو رسوا دیدنی است
/ از دو سوی پل اگر یکروز روی آور شویم
/ چشم بندیهای اشک شوق آنجا دیدنی است
/ جلوه کن ای ماه در ایوان دلهای خراب
/ هم از این آئینه آن روی دل آرا دیدنی است
/ آب از تو پرتلاطم خاک از تو پر طنین
/ از تو هر نقشی که می بندم به رویا دیدنی است
/ پچ پچی با ساحل خاموش دارد از تو موج
/ می رسی در مقدمت آشوب دریا دیدنی است
/ من نه ققنوسم ولی گرد سرت پرواز من
/ با دو بال آتشین پروانه آسا دیدنی است
/ جویباری از سرشک آورده ام نازی برم
/ سرکشی هایت ولی ای سرو بالا دیدنی است
/ خار حسرت می خورم از چشم خرما رنگ تو
/ دست ما کوتاه و بر نخل تو خرما دیدنی است
/ با کسی جز با غمش شیون نمی جوشد دلم
/ در کنار دیگران تنهائی ما دیدنی است
  شيون فومنى 
 
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen