در جامعه ایرانی برنامهریزی و سرمایهگذاری در زمینههای فرهنگی و علمی همواره متاثر از نوسانات و تنشهای سیاسی در عرضه داخلی و روابط خارجی بوده است.
نخستین قانون اعزام محصلان ایرانی به خارج از کشور، بعد از گذشت صد و سه سال از اعزام اولین گره محصلان در دوره قاجار، در ۱۵ محرم ۱۳۲۹ ق. به تصویب مجلس شورای ملی رسید. این قانون مشتمل بر پنج ماده بود که بر طبق آن وزارت معارف میتوانست همان سال سی نفر محصل، برای تحصیل علوم و فنون به اروپا اعزام دارد. از این تعداد بیست و پنج نفر از تهران و پنج نفر از ایرانیان مقیم اروپا انتخاب شدند که با هزینه دولت ایران به تحصیل بپردازند.
به موجب ماده اول قانون مزبور، این افراد برای تحصیل در رشتههای خاصی که مورد نیاز بود در نظر گرفته شدند. "معلمی ۱۵ نفر، سواره نظام ۴ نفر، پیاده نظام ۲ نفر، توپخانه ۲ نفر، مهندسی نظامی ۱ نفر، صاحبمنصب اداری ۱ نفر، مهندسی طرق و شوارع ۲ نفر، مدرسه حرف و صنایع ۲ نفر و شیمیست ۱ نفر." هزینه سفر و مخارج تحصیل سه ماه ایشان با هماهنگی ابراهیم خان حکیم الملک وزیر مالی و مرگان شوستر، خزانه دار کل فراهم و در اختیار وزارت معارف و اوقاف گذاشته شد. محصلان ایرانی به سرپرستی مودب الملک ریشار، سال ۱۳۲۹ ق به اروپا اعزام شدند.
دولت ایران پس از این تاریخ به دلیل کمبودهای مالی دیگر نتوانست محصلانی به اروپا اعزام کند. از این رو محصلانی که در سالهای بعد برای تحصیل به اروپا رفتند یا به خرج خود، یا با کمک بسیار مختصر دولت فرستاده شدند. تا سال ۱۳۳۱ ق، وضع به همین منوال ادامه داشت، تا این که بر اثر تقاضاهای مکرر افراد مختلف که خواستار ادامه تحصیل خود یا فرزندانشان در اروپا بودند. و نیز به دلیل نیاز روزافزونی که سازمانها و ادارات دولتی و غیر دولتی به افراد متخصص داشتند، هیئت وزرا تصمیم گرفت با در نظر گرفتن کمترین فشار مالی ممکن به دولت، جریان اعزام محصل به خارج از کشور را ادامه دهد. در این زمان دولت با بحران مالی روبرو بود. بنابر این در نظر داشت هزینه تحصیلی افراد را از محل حقوق خود یا اولیایشان به تصویب رساند.
روند اصلاحات اقتصادی، نظامی و توسعه در علوم و فنون که از جانب افرادی مانند عباس میرزا، قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان امیر کبیر و میرزا حسین خان سپهسالار شکل گرفت لزوماً بکارگیری تجارب و دانشهای کشورهای خارجی را در پی داشت.
نخستین قانون اعزام محصلان ایرانی به خارج از کشور، بعد از گذشت صد و سه سال از اعزام اولین گره محصلان در دوره قاجار، در ۱۵ محرم ۱۳۲۹ ق. به تصویب مجلس شورای ملی رسید. این قانون مشتمل بر پنج ماده بود که بر طبق آن وزارت معارف میتوانست همان سال سی نفر محصل، برای تحصیل علوم و فنون به اروپا اعزام دارد. از این تعداد بیست و پنج نفر از تهران و پنج نفر از ایرانیان مقیم اروپا انتخاب شدند که با هزینه دولت ایران به تحصیل بپردازند.
به موجب ماده اول قانون مزبور، این افراد برای تحصیل در رشتههای خاصی که مورد نیاز بود در نظر گرفته شدند. "معلمی ۱۵ نفر، سواره نظام ۴ نفر، پیاده نظام ۲ نفر، توپخانه ۲ نفر، مهندسی نظامی ۱ نفر، صاحبمنصب اداری ۱ نفر، مهندسی طرق و شوارع ۲ نفر، مدرسه حرف و صنایع ۲ نفر و شیمیست ۱ نفر." هزینه سفر و مخارج تحصیل سه ماه ایشان با هماهنگی ابراهیم خان حکیم الملک وزیر مالی و مرگان شوستر، خزانه دار کل فراهم و در اختیار وزارت معارف و اوقاف گذاشته شد. محصلان ایرانی به سرپرستی مودب الملک ریشار، سال ۱۳۲۹ ق به اروپا اعزام شدند.
دولت ایران پس از این تاریخ به دلیل کمبودهای مالی دیگر نتوانست محصلانی به اروپا اعزام کند. از این رو محصلانی که در سالهای بعد برای تحصیل به اروپا رفتند یا به خرج خود، یا با کمک بسیار مختصر دولت فرستاده شدند. تا سال ۱۳۳۱ ق، وضع به همین منوال ادامه داشت، تا این که بر اثر تقاضاهای مکرر افراد مختلف که خواستار ادامه تحصیل خود یا فرزندانشان در اروپا بودند. و نیز به دلیل نیاز روزافزونی که سازمانها و ادارات دولتی و غیر دولتی به افراد متخصص داشتند، هیئت وزرا تصمیم گرفت با در نظر گرفتن کمترین فشار مالی ممکن به دولت، جریان اعزام محصل به خارج از کشور را ادامه دهد. در این زمان دولت با بحران مالی روبرو بود. بنابر این در نظر داشت هزینه تحصیلی افراد را از محل حقوق خود یا اولیایشان به تصویب رساند.
روند اصلاحات اقتصادی، نظامی و توسعه در علوم و فنون که از جانب افرادی مانند عباس میرزا، قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان امیر کبیر و میرزا حسین خان سپهسالار شکل گرفت لزوماً بکارگیری تجارب و دانشهای کشورهای خارجی را در پی داشت.
عملکرد دولتهای پس از مشروطه نشان دهنده این است که هیچگاه سیاستی مستمر و برنامه ریزی اساسی و منسجم در زمینه رشد فرهنگ و ایجاد مرکز آموزشی و علمی و فنی صورت نپذیرفته است.
جنگ جهانی اول و تاثیر آن بر وضعیت محصلان
مساله اعزام و تامین هزینه تحصیل و پرداخت حقوق معوقه و اقساط محصلان ایرانی با شروع جنگ جهانی اول، پیچیدهتر شد و ابعاد تازهای پیدا کرد. بدین معنی که هنوز وضعیت تحصیل محصلان ایرانی در اروپا سر و سامان نیافته و روند تحصیلی آنان به حد مطلوب نرسیده بود که جنگ جهانی اول آن را دچار وقفههای اساسی کرد.
مساله اعزام و تامین هزینه تحصیل و پرداخت حقوق معوقه و اقساط محصلان ایرانی با شروع جنگ جهانی اول، پیچیدهتر شد و ابعاد تازهای پیدا کرد. بدین معنی که هنوز وضعیت تحصیل محصلان ایرانی در اروپا سر و سامان نیافته و روند تحصیلی آنان به حد مطلوب نرسیده بود که جنگ جهانی اول آن را دچار وقفههای اساسی کرد.
زیرا در شرایطی که هرج و مرج سیاسی و بحران مالی و قحطی گریبانگیر جامعه ایران بود. تخصیص بودجه و تامین هزینه تحصیل و پرداخت اقساط محصلان ایرانی امری غیر ضروری به شمار میرفت. تنگنای مالی محصلان به حدی بود که تعدادی از آنها برای خود کاری پیدا کردند و در فرانسه ماندند و تعدادی هم که نه توانائی اقامت داشتند و نه شغلی برای خود یافته بودند، بناچار به ایران باز گشتند، در حالی که هنوز دوره تحصیلی خود را به پایان نرسانده بودند. با شعله ور شدن جنگ در اروپا، به دستور سفارت ایران، محصلان دولتی را در چند مدرسه خصوصی شبانه روزی در اطراف پاریس جای دادند. زیرا جریان تحصیل آنان متوقف شده بود و اقامتشان در پاریس ضرورتی نداشت و از طرفی دیگر، حوادث ناشی از وضعیت جنگی در فرانسه، غیر قابل پیش بینی و برای محصلان خطرناک بود.
ممتازالسلطنه وزیر مختار ایران در فرانسه: چند نفر در فرانسه و صد نفر محصل در سوئیس محتاج نان شب شده چاره جویی از دولت و سفارت خودشان میکنند... به حال دویست نفر رحم نمائید.
محمد علی جمالزاده (از محصلان اعزامی به اروپا) مینویسد: دانشجویان ایرانی که در پاریس تحصیل میکردند، بسیار بدبخت و سرگردان مانده بودند، وزیر مختار ایران به شهر بردو رفته...جوانان ایرانی بی یار و گرسنه و بلاتکلیف مانده بودند.
بازگرداندن محصلان به ایران
دولت ایران در صدد بود که به نوعی این مشکل را حل کند، زیرا اقامت محصلان در خارج بیش از این به صرفه دولت نبود و از طرف دیگر توانایی تامین و تخصیص بودجه لازم برای پرداخت اقساط محصلان هم وجود نداشت، به همین منظور وثوق الدوله، وزیر مالیه مبلغی را برای سفارت ایران در لندن، برای پرداخت اقساط دانشجویان ارسال کرد و به دنبال آن به وزارت خارجه نوشت: با این وجه محصلین دولتی را حرکت داده، هر چه زودتر روانه ایران نمایند تا بعد قرار تادیه مطالبات معوقه آنها داده شود.
دو تن از محصلان به نامهای عباس خان و سلیمان خان به دلیل وضعیت طاقت فرسای خود بدون اجازه سفارت ایران وارد ارتش فرانسه شدند.
اگر جریان اعزام محصل به خارج سیر طبیعی و عادی خود را میپیمود، امید آن بود که تاثیرات شگرفی در رشد و توسعه فرهنگ و علوم و... به وجود آورد، اما وقفههایی که در این روند پدید آمد امکان بهرهگیری از این سرمایه گذاری اساسی را عقیم کرد.
محمد علی جمالزاده (از محصلان اعزامی به اروپا) مینویسد: دانشجویان ایرانی که در پاریس تحصیل میکردند، بسیار بدبخت و سرگردان مانده بودند، وزیر مختار ایران به شهر بردو رفته...جوانان ایرانی بی یار و گرسنه و بلاتکلیف مانده بودند.
بازگرداندن محصلان به ایران
دولت ایران در صدد بود که به نوعی این مشکل را حل کند، زیرا اقامت محصلان در خارج بیش از این به صرفه دولت نبود و از طرف دیگر توانایی تامین و تخصیص بودجه لازم برای پرداخت اقساط محصلان هم وجود نداشت، به همین منظور وثوق الدوله، وزیر مالیه مبلغی را برای سفارت ایران در لندن، برای پرداخت اقساط دانشجویان ارسال کرد و به دنبال آن به وزارت خارجه نوشت: با این وجه محصلین دولتی را حرکت داده، هر چه زودتر روانه ایران نمایند تا بعد قرار تادیه مطالبات معوقه آنها داده شود.
دو تن از محصلان به نامهای عباس خان و سلیمان خان به دلیل وضعیت طاقت فرسای خود بدون اجازه سفارت ایران وارد ارتش فرانسه شدند.
اگر جریان اعزام محصل به خارج سیر طبیعی و عادی خود را میپیمود، امید آن بود که تاثیرات شگرفی در رشد و توسعه فرهنگ و علوم و... به وجود آورد، اما وقفههایی که در این روند پدید آمد امکان بهرهگیری از این سرمایه گذاری اساسی را عقیم کرد.
محمود دلفانی
فصلنامه تحقیقات تاریخی
انتشارت سازمان اسناد ملی ایران ۱۳۷۲
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen