کتیبههای بدست آمده از زبان پارسی باستان که کهنترین نمونههای بدست رسیده از گروه زبانهای آریائی (ایران باستان) میباشد، به خط میخی پارسی باستان نوشته شده است. این کتیبهها که با کمترین فرسودگی از پیرامون ۲۵۰۰ سال پیش به زمان ما رسیده است. چنانچه دچار آسیبهای زمانه و پارهای کژ اندیشیها نشده باشند، به گونه شگفت انگیزی سالم و خوانا ماندهاند. این زبان نیا بزرگ زبان فارسی امروزی و از کهنترین سرچشمههای گروه واژگان غنی و پر دامنه و فراخ گستره آن میباشد و سند دیرینگی و دورزیوی زبان فارسی بشمار میرود
خط میخی پارسی باستان که از بهترین و زیباترین خطهای الفبایی هجا یی میباشد، از چپ براست نوشته شده و از ۳۶ حرف و یک واژه جدا کن و ۸ مینونوشت فراهم آمده است، هر کدام از این حرفها با مصوتی همراه هستند
بیشتر نبشتههای پارسی باستان بر روی سنگ و لوحههای زرین و سیمین، و شماری نبشتههای کوتاه تر که گاه تنها نام پادشاهی را بر خود دارد، بر روی آوندهای گوناگون و همچنین بر لوحههای گلین، مهر، سنگ توزین، دستگیر در و گٔل میخهای لاجوردی نوشته شده است. این نبشتهها که همگی به فرمان شاهنشاهان هخامنشی نگاشته شده در: تخت جمشید (پارسه)، نقش رستم، پاسارگاد، شوش، همدان، وان ( در آسیای کوچک) و مصر پیدا شدهاند که شمار بسیار زیادی از آنها را از کشور بیرون بردهاند
کهنترین کتیبه پارسی باستان از پدر نیای داریوش بزرگ بنام آریا رمنه (حدود ۶۴۰ - ۵۹۰ پ م) و آخرین کتیبه پارسی باستان از اردشیر سوم (۳۵۸ - ۳۳۸ پ م) میباشد که پس از آن و با یورش اسکندر این خط برای همیشه از میان رفت. بیشتر کتیبههای پارسی باستان به خط و زبانهای ایلامی و بابلی (اکدی) ترجمه و کنده کاری شده است
شایانترین نبشته به خط و زبان پارسی باستان، سنگ نبشته داریوش بزرگ هخامنشی (۵۲۱ -۴۸۶ پ م) در بیستون میباشد. این کتیبه در سینه صخرهای بدور از دسترس و در بلندی ۷۵ متری زمین نویسانده شده است. دارای ۵ ستون چهار متری و ۴۱۴ سطر دو متری میباشد که به تنهایی از همه دیگر نبشتههای پارسی باستان بزرگتر است. و جغرافیا نویسان ایرانی همچون: ابن فقیه، ابن رسته، اصطخری، مقدسی، ابن حوقل، یاقوت، قزوینی، ابوالفدا و بکران از آن یاد کردند
بر خلاف کتیبههای پادشاهان غیر ایرانی که در آنها با افتخار از کارهای غیر انسانی خود یاد کردهاند، کتیبههای پارسی باستان هخامنشی در بر گیرنده مهر آمیزترین و انسانیترین اندیشههای زمان خود است
داریوش، نقش رستم
من چنانم که درستی را دوست میدارم و از دروغ بیزارم، من نمیخواهم توانا بر ناتوان ستم کند... خواست خداوند در زمین آشوب نیست بلکه صلح، نعمت و حکومت خوب است. من دوست دروغ گویان نیستم، در دل خود تخم کین نمی کارم، هر آن چه مرا به خشم آورد از خود دور میدارم، با نیروی خرد بر خشم خود سخت چیره ام. از آنچه کسی فراخور توانای خویش انجام دهد، شادمان و خرسند میشوم و خشنودیم را کرانهای نیست. نپندار که زمزمههای پنهانی و در گوشی بهترین سخن است، بیشتر به آنی گوش فرادار که بی پرده میشنوی. تو بهترین کارها را از توانمندان ندان و بیشتر به چیزی بنگر که از ناتوانان سر میزند... قانون را پایمال نکن، نگذار کسی در رعایت نظم و فرمان قانون نادان بماند... اهورا مزدا این کشور را از آسیب دور بدارد...ای مرد، فرمان اهورا مزدا برایت ناگوار نباشد، راه راست را ترک نکن، خشونت نکن
داریوش، تخت جمشید
بخواست اهورامزدا... این کشور از دشمن نمیهراسد، اهورامزدا این کشور را بپاید از دشمن، از خشکسالی و از دروغ، به این کشور نیاید نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ... این را من از اهورامزدا خواهانم. اهورامزدا شادی بیکران بر این کشور ارزانی دارد
داریوش، بیستون
کسی که دروغگو و شرور است را دوست نباش...کسی که اهورامزدا را ستایش کند، شادی و نیک روزی از آن او خواهد بود
داریوش، شوش
آنچه بدی بکار رفته بود، من به نیکویی برگرداندم. کشورها آشوب میکردند، و یکی دیگری را میکشت، من انهار را نیکو کردم تا دیگر همدیگر را نکشند. در قانون من زورمند، ناتوان را نمیزند، و لگد مال نمیکند، به خواست اهورامزدا همه چیز را زیبا کردم
کتیبههای هخامنشی
رضا مرادی غیاث آبادی
فروردین ماه ۱۳۷۷ شمسی
خط میخی پارسی باستان که از بهترین و زیباترین خطهای الفبایی هجا یی میباشد، از چپ براست نوشته شده و از ۳۶ حرف و یک واژه جدا کن و ۸ مینونوشت فراهم آمده است، هر کدام از این حرفها با مصوتی همراه هستند
بیشتر نبشتههای پارسی باستان بر روی سنگ و لوحههای زرین و سیمین، و شماری نبشتههای کوتاه تر که گاه تنها نام پادشاهی را بر خود دارد، بر روی آوندهای گوناگون و همچنین بر لوحههای گلین، مهر، سنگ توزین، دستگیر در و گٔل میخهای لاجوردی نوشته شده است. این نبشتهها که همگی به فرمان شاهنشاهان هخامنشی نگاشته شده در: تخت جمشید (پارسه)، نقش رستم، پاسارگاد، شوش، همدان، وان ( در آسیای کوچک) و مصر پیدا شدهاند که شمار بسیار زیادی از آنها را از کشور بیرون بردهاند
کهنترین کتیبه پارسی باستان از پدر نیای داریوش بزرگ بنام آریا رمنه (حدود ۶۴۰ - ۵۹۰ پ م) و آخرین کتیبه پارسی باستان از اردشیر سوم (۳۵۸ - ۳۳۸ پ م) میباشد که پس از آن و با یورش اسکندر این خط برای همیشه از میان رفت. بیشتر کتیبههای پارسی باستان به خط و زبانهای ایلامی و بابلی (اکدی) ترجمه و کنده کاری شده است
شایانترین نبشته به خط و زبان پارسی باستان، سنگ نبشته داریوش بزرگ هخامنشی (۵۲۱ -۴۸۶ پ م) در بیستون میباشد. این کتیبه در سینه صخرهای بدور از دسترس و در بلندی ۷۵ متری زمین نویسانده شده است. دارای ۵ ستون چهار متری و ۴۱۴ سطر دو متری میباشد که به تنهایی از همه دیگر نبشتههای پارسی باستان بزرگتر است. و جغرافیا نویسان ایرانی همچون: ابن فقیه، ابن رسته، اصطخری، مقدسی، ابن حوقل، یاقوت، قزوینی، ابوالفدا و بکران از آن یاد کردند
بر خلاف کتیبههای پادشاهان غیر ایرانی که در آنها با افتخار از کارهای غیر انسانی خود یاد کردهاند، کتیبههای پارسی باستان هخامنشی در بر گیرنده مهر آمیزترین و انسانیترین اندیشههای زمان خود است
داریوش، نقش رستم
من چنانم که درستی را دوست میدارم و از دروغ بیزارم، من نمیخواهم توانا بر ناتوان ستم کند... خواست خداوند در زمین آشوب نیست بلکه صلح، نعمت و حکومت خوب است. من دوست دروغ گویان نیستم، در دل خود تخم کین نمی کارم، هر آن چه مرا به خشم آورد از خود دور میدارم، با نیروی خرد بر خشم خود سخت چیره ام. از آنچه کسی فراخور توانای خویش انجام دهد، شادمان و خرسند میشوم و خشنودیم را کرانهای نیست. نپندار که زمزمههای پنهانی و در گوشی بهترین سخن است، بیشتر به آنی گوش فرادار که بی پرده میشنوی. تو بهترین کارها را از توانمندان ندان و بیشتر به چیزی بنگر که از ناتوانان سر میزند... قانون را پایمال نکن، نگذار کسی در رعایت نظم و فرمان قانون نادان بماند... اهورا مزدا این کشور را از آسیب دور بدارد...ای مرد، فرمان اهورا مزدا برایت ناگوار نباشد، راه راست را ترک نکن، خشونت نکن
داریوش، تخت جمشید
بخواست اهورامزدا... این کشور از دشمن نمیهراسد، اهورامزدا این کشور را بپاید از دشمن، از خشکسالی و از دروغ، به این کشور نیاید نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ... این را من از اهورامزدا خواهانم. اهورامزدا شادی بیکران بر این کشور ارزانی دارد
داریوش، بیستون
کسی که دروغگو و شرور است را دوست نباش...کسی که اهورامزدا را ستایش کند، شادی و نیک روزی از آن او خواهد بود
داریوش، شوش
آنچه بدی بکار رفته بود، من به نیکویی برگرداندم. کشورها آشوب میکردند، و یکی دیگری را میکشت، من انهار را نیکو کردم تا دیگر همدیگر را نکشند. در قانون من زورمند، ناتوان را نمیزند، و لگد مال نمیکند، به خواست اهورامزدا همه چیز را زیبا کردم
کتیبههای هخامنشی
رضا مرادی غیاث آبادی
فروردین ماه ۱۳۷۷ شمسی
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen